۱۳۸۹ اردیبهشت ۹, پنجشنبه

نمیدانیم چه مرگمان شده که مخمان نمیچرخد
چیز خورمان نکرده باشند خوب است
در کودکی ننه مان میپائیدمان در دربار تریاق به خوردمان ندهند که از دستمان خلاص شوند
گویا درباریان این دوره فوت میکنند تودهان و دماغ مخالفان با سپر یا چیزی شبیه این گمانم همان تف است که دشمنانشان را کله میکند سکته شان میدهد یا نمیدانم چه درد و مرضی میاورد که ضعیفه یکی از همین مغضوبین شدیدا گیس کشیده است و شیون که شویم را میخواهند خلاص کنند و اگر تقش در برود حاکم مسئول است
والا زمانی که ما حاکم بودیم رگ میزدند خلاص ؛ حاشا هم نمیکردیم
زمانه ای شده

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر