عوام به ستیز افتاده اند
طایفه نسوان با مردهای آنچنانی
میگویند ضعیفه ای اهل قلم پاشنه دهانش را کشیده به مرد جماعت که تا متلک نگویند مرد نمیشوند پدر سوخته ها
حالا پدر سوخته ها مردیشان گرفته برای این ضعیفه سخن نگاره میپراکنند در خفا و آشکار
زمانه ای شده است برای خودش
طایفه نسوان با مردهای آنچنانی
میگویند ضعیفه ای اهل قلم پاشنه دهانش را کشیده به مرد جماعت که تا متلک نگویند مرد نمیشوند پدر سوخته ها
حالا پدر سوخته ها مردیشان گرفته برای این ضعیفه سخن نگاره میپراکنند در خفا و آشکار
زمانه ای شده است برای خودش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر