میگویند در بلاد دور ؛ حتی دور تر از شام و عراقات رعیت شورش کرده بر حاکم وقت . گویا حاکمان حکمشان خوب نبوده بررعیت جماعت . و چه بوده و نبوده بر ما که آشکار نیست . بماند . حال عده ای مکتب رفته در بلاد خودمان که از حاکم وقت ناراضیند به معابر می آیند که ما هم بله . فقط نمیدانیم این فرق رعیت جماعت بلاد دور و زمختیشان که به رعیتهای ولایت خودمان میماند با مکتب رفته های بلاد خودمان را نمیبینند ؟ چه گونه است که در بلاد دور با طیاره بر سر رعیت جماعت آتش میریزند و آنها باز به سمت دارالحکومه میروند و در ولایت ما هنوز قشون قزاقی که تقاص ظلم صبرا شتیلا را از اهل ولایت ما طلب کرده وارد میدان نشده و فقط مشتی جوانک وحشی را به جان مکتب رفته های ولایت مان انداخته اند قوم معترض دلش میشکند و به قهر میرود و باز هم دوباره و چندین باره قیاس با رعیت بلاد دور بر زبان دارد . چرا نمیدانند که تا رعیت جماعت ولایت خودمان به اعتراض جلو نیاید آش همین آش است و کاسه همین کاسه و فقط این جوانکها ی تحت الحمایه دارالخلافه جری تر می شوند و آموخته تر و مکتب رفته ها خسته تر و دل شکسته تر . رعیت جماعت ولایات به میدان بیاید قشون قزاق غزه ای هم دمش را می گذارد روی کولش و میرود جای دیگر برای جیره و مواجب راحت ؛ آخر نه این که با رعیت جماعت نمیتواند به این راحتی زور بگوید و عربده کشی بی منازع کند . دستش به روی ناموس رعیت جماعت بالا برود ؛ پائین نیامده شکسته است . رعیت جماعت کتک نزند کتک خور نیست لا اقل . نمیدانیم چرا ؟
زمانه ای شده .
زمانه ای شده .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر