خیلی وقت بود حرفمان نمیآمد . خب آدم وقتی حرفش نمیآید باید که لالمانی بگیرد . این که چرا حرفمان نمیآمد هم علتش این بود که حرفی نبود برای آمدن . ولی حال شنیده ایم که قیمت مسکوکات فرنگ فزونی گرفته و در بازار ولوله افتاده که چنین و چنان . پول رایج مملکت شده پشیز و پول فرنگ شده خون گران . حال دیگر چه گونه کسبه با پول فرنگی خرید کنند و با پول رایج بفروشند معلوم است که تفاوت قیمت را باید رعیت بیچاره بدهد. بماند که فرنگی جماعت هم خودشان را چس کرده اند و با اهل بازار وطنی تجارت نمیکنند . با این اوصاف دو روز دیگر اوضاع میشود به شکل دوران دده خودمان که هر کس مرغ و خروس داشت و گاو و گوسپند و دستی به زراعت میتوانست شکم خود و زن و بچه را سیر کند و دیگران مفلس و بیچاره . و البته یحتمل دزدی و غارت هم در راه است و نظمیه چی جماعت اگر خودش نرود پی دزدی و غارت نمیدانم چه و چه و چه .با این اوصاف عجیب نیست که رعیت همان چندرغاز پشیزش را هم هول بزند که تاخت بزند با مسکوک طلا و پول رایج فرنگ.
زمانه ای شده.
زمانه ای شده.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر