یادمان است که در گذشته نظمیه و دوستاق خانه مخبرانی داشتند که اخبار خفیه را جمع میکردند و به دربار میرساندند . گاه نیز اخبار مربوطه مرقومه میگشت و به راه های دور ارسال میگشت که چاپار حکومتی موظف به حمل نوشتار به نحوی بود که به دست رعیت جماعت نیفتد. ولی اگر هم چنین میشد رعیت جماعت بی سواد چیزی از آن نوشته ها نمیفهمید و اگر هم مکتب رفته ای بود سرش در حساب نبود باز هم نمیفهمید که اینها چیستند . حال میگویند چاپار خانه بزرگی در بلاد فرنگ گندش را در آورده و چاپخانه شده . اخبار مگو به نزد رعیت جماعت هویدا کرده . غافل از این که رعیت جماعت را چه به اخبار خاصه . رعیت همیشه باید به فکر تهیه نان و آبش باشد و هزار بد بختی دیگر . آن قشر مکتب رفته هم که هر کدام یک سر دارند و هزار سودا . حال با این همه نوشتار پراکنده در سرتاسر بلاد چه میخواهند کنند . خودشان هم نمیدانند . زمانه ای شده
۱۳۸۹ آذر ۹, سهشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)