۱۳۸۹ مرداد ۱۶, شنبه

نخوردمانی

جمعی از رعایا که به دست دارالخلافه به سیاه چال افتاده اند دست از غذا خوردن کشیده اند . چندیشان هم از دیروز دیگر آب هم نمیخورند . اگر بالفور کاری برایشان نکنند هلاکشان قطعیست . خیلی مردند و خیلی مردانگی کردند . حال در این میان جمعی افتاده اند وسط که اینها روزه سیاسی گرفته اند . بی پدر ها اعتصاب غذای این دست از همه جا کوتاه شدگان را که دارند با زجر کش کردن خودشان حرفشان را میزنند ؛ باز دارند به حساب دین و مسلک خودشان میگذارند پدر سوخته ها . تف به رویشان و وجودشان که این بیچاره ها هنوز نمرده اند دارند برای تیم خودشان مصادره شان میکنند . هر چند که الان دلمان بیشتر برای اینان ریش شده تا خشممان بر این بی چشم و روها . حساب اینها باشد تا روزی که این مردان به سلامت باز آیند و خود رو در رو شوند با این فرصت طلبها .
زمانه ای شده
.